به گزارش راهبرد معاصر ، در کشور ما نیز همراه با حرکتهای جهانی در این زمینه، رمزارزها جایگاه پرمخاطبی به خود اختصاص داده است. با توجه به نوساننرخ دلار نسبت به ریال و نرخ رمزارزها نسبت به دلار کسب درآمد از این فضا به یکی از علاقهمندیهای مردم بهویژه جوانان تبدیل شده است. همین موضوع ما را بر آن داشت تا بهعنوان یکی از نخستین رسانهّهای کشور به این موضوع بپردازیم. در ادامه تلاش کردیم از خبرهترین افراد کشور که در بخش دولتی و خصوصی بر این موضوع تسلط کافی دارند، دعوت کنیم تا در سلسله نشستهایی در موسسه مطبوعاتی صمت به واکاوی ابعاد دقیق این موضوع بپردازیم.
در این نشست که با حضور نمایندگانی از دانشگاه، دولت و بخش خصوصی در موسسه فرهنگی مطبوعاتی صمت برگزار شد، حبیبالله اصغری رئیس پژوهشکده فناوری ارتباطات و اطلاعات جهاد دانشگاهی و سازمان جهاد دانشگاهی خواجه نصیرالدین طوسی از دانشگاه، محمدرضا فروزندهدوست مدیرکل توسعه نرمافزارهای متن باز سازمان فناوری اطلاعات از دولت، مهرداد فرنوش مدیرعامل شرکت همراستا از بخش خصوصی و رضا ایازی مشاور حقوقی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات حضور داشتند. در این نشست تلاش شد دیدگاههای گوناگون مطرح و انتخاب دیدگاه برتر، بر عهده مخاطب گذاشته شود. شرح بخش نخست این نشست را در ادامه میخوانید. بخش دوم نشست هفتههای آینده منتشر خواهد شد.
ماهیت رمزارزها
حبیبالله اصغری، رئیس پژوهشکده فناوری ارتباطات و اطلاعات جهاد دانشگاهی و سازمان جهاد دانشگاهی خواجه نصیرالدین طوسی
هنوز شخصا به تعریف دقیقی از رمزارزها نرسیدهام. چنانچه این سوال پرسیده شود که پشتوانه رمزارزها چیست، پاسخ دقیقی برای آن وجود ندارد. شاید بتوان گفت رمزارزها شباهتهایی به تلگرام دارد که صاحب آن معلوم نیست و مشخص نیست به کدام کشور تعلق دارد و حتی مشخص نیست چه کسی یا کسانی آن را پشتیبانی مالی میکنند. این ابهامها برای ما شک و شبهه ایجاد میکند.
البته من نمیخواهم بدبینانه به این موضوعها نگاه کنم، اما به نظرم به موضوع رمزارزها باید با خوشبینی و بدبینی همزمان با هم نگاه کرد. افراد خوشبین هواپیما میسازند و افراد بدبین چتر نجات؛ به هر حال هر دو این نگاهها مفید است. امریکا مدتی دلار بیپشتوانه منتشر کرد و انگلیس طلای خود که پشتوانه دلار در خزانهداری امریکا بود، را مطالبه کرد، امریکا طلایی نداشت که به ازای دلار به انگلیس پرداخت کند و وضعیت دلار متزلزل شد.
اتفاق دیگری هم که افتاد، این بود که تلاطمهای اقتصادی در امریکا و جهان مانند اتفاقهای سال ۲۰۰۸میلادی باعث شد نگرانیهایی درباره دلار و آینده آن بهوجود بیاید. من فکر میکنم اختراع رمزارزها ازسوی یک موجود موهومی بهنام ساتوشی ناکاماتو، که هیچ اطلاعاتی درباره هویت او در دست نیست، این فرضیه را تقویت میکند که پای NSA در میان است همانطور که این فرضیه درباره تلگرام هم مطرح میشود. در واقع ابزاری ایجاد شد که اگر دلار ارزش خود را از دست داد بتوانند با استفاده از بیتکوین و ارزهای مجازی اوضاع اقتصادی را کنترل کنند. البته استنباط من این است.
به هر حال یک سرمایهگذاری عجیبی روی پولهای بیپشتوانه( Fiat Money) ایجاد شده و افراد گوناگون با اطمینان روی آنها سرمایهگذاری میکنند، ولی درباره بیتکوین چنین وضعیتی وجود ندارد و بدبینیهایی درباره آن وجود دارد. ساتاشی ناکاماتو با توجه به اینکه ارز دارای ویژگیهایی است و بهعنوان نمونه، اینکه تعداد آن محدود است و به سختی تولید میشود، باید دارای پشتوانه قابلقبولی باشد و بتوان آن را در جایی ذخیره کرد و... ارزی را در پلتفرمی بهنام بلاکچین تعریف و ایجاد کرد.
پلتفرم بلاکچین بهترین پلتفرم است چراکه غیرمتمرکز (Decentralize) است و افراد فعال در این شبکه گمنام(anonymity) هستند و مشخص نیست صاحب ارز در آن بستر چه کسی است. در واقع من فکر میکنم امریکا از ترس اینکه دلار بیپشتوانه اقتصاد این کشور را دچار فروپاشی کند، این رمزارزها را ایجاد کرده است. البته این سخنان، تصور و درک من از علت ایجاد رمزارزها است.
فناوری زیرساختی رمزارزها
مهرداد فرنوش، مدیرعامل شرکت همراستا
من در بحث کلیتری ماهیت رمزارزها را شرح خواهم داد. نخست درباره فناوری زیرساختی رمزارزها و ظرفیتهای آن خواهم گفت. در ۴۰۰، ۵۰۰ سال گذشته در جهان هر از چندگاهی فناوریهای جدیدی بهوجود آمدهاند که این فناوریها روی ابزارهای تولید اثر بزرگی گذاشتهاند. ما آنها را با عنوان انقلابهای صنعتی میشناسیم. آخرین انقلاب صنعتی با نام انقلاب صنعتی دیجیتال شناخته میشود که دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی با ظهور محتوای دیجیتال یعنی دیجیتال کردن ماهیتهای فیزیکی بهوجود آمد.
من دوران پس از رنسانس را به دو قسمت تقسیم میکنم؛ پیش از انقلاب صنعتی سوم و پس از انقلاب صنعتی سوم. پیش از انقلاب صنعتی سوم، برای جابهجایی یک ارزش بهعنوان مثال برای خرید خانه، از داراییهایی که در اختیار بود (این دارایی در قالب طلا، اسکناس یا هر چیز دیگری بود که ارزشی داشت) به صاحب آن خانه داده و خانه تحویل گرفته میشد.
پس از انقلاب سوم صنعتی داراییهایی بهوجود آمد که ماهیت فیزیکی نداشتند. بهعنوان نمونه، من خودکار مجازی داشتم که در عین اینکه میتوانستم آن را به شما بدهم، به افراد دیگری هم میتوانستم آن را بدهم. یعنی طرف مقابل من از انتقال درست و کامل ارزش مطمئن نبود، ولی من ارزشی را از طرف مقابل بهطور کامل دریافت میکردم. بنابراین مشکلی بهوجود آمد و آن هم نبود اطمینان از انتقال ارزش است، به طوریکه فرد فروشنده دیگر صاحب آن ارزش نیست. مثلا گوگل داراییهای دیجیتال از کاربران خود با عنوان مدارک هویتی، مثل ایمیل یا تصویر کاربران در اختیار دارد. گوگل تضمین میکند این داراییهای دیجیتال غیر از کاربری که مالک اصلی حساب ایمیل و تصویر است در اختیار شخص دیگری قرار نمیگیرد. اما این تضمین قابل پیگیری نیست. برای حل این مشکل قوانینی مانند کپیرایت وضع شد و نهادهایی شکل گرفت که تبادل دارایی دیجیتال را تضمین میکند. یعنی وقتی تبادل اتفاق افتاد با وجود اینکه ممکن است فروشنده دارایی دیجیتال را همچنان داشته باشد اما حق استفاده از آن دارایی دیجیتال را دیگر نخواهد داشت.
چنانچه فروشنده دارایی دیجیتال پس از فروش از آن استفاده کند، نهادهایی که بر این تبادل کالای دیجیتال نظارت میکنند(مانند بانکها، کپیرایت، شرکت پرداخت و همه متولیان آن) به این مسئله ورود میکنند و موضوع از طریق دعاوی حقوقی پیگیری میشود.
به مرور زمان بحث دیجیتال همه ابعاد زندگی انسانها را دربر گرفت. بانکها دیجیتال و دلار از شکل اسکناس خارج و به یک ارزش( value) دیجیتال تبدیل شد و نهادهای گوناگون اجرایی و نظارتی در طول ۴۰، ۵۰ سال برای تبدیل سایر ارزشها به ارزش دیجیتال و نظارت بر مبادلات دیجیتال شکل گرفت.( پس جنگ جهانی دوم) همه این نهادها بهدنبال کنترل و نظارت بر جابهجایی ارزرشی بود که تا پیش از آن فیزیکی جابهجا میشد و از انتقال کامل آن اطمینان وجود داشت اما از انتقال ارزش دیجیتال این اطمینان وجود نداشت.
درحالحاضر در آستانه یک پاردایم شیفت جدیدی قرار گرفتهایم. در واقع قرار است این اکوسیستم در زیرساختهای خود تغییر کند.( این تغییر در ابزارهای تولید ایجاد میشود)
یکی از این فناوریهایی که قرار است این پارادایم شیفت را انجام دهد، بلاکچین است. (توجه کنیم که بین بلاکچین و کریپتوکارنسی تفاوت زیادی وجود دارد). در واقع قرار است بلاکچین بدون نهاد واسط مانند بانک، شرکت پرداخت، کپیرایت(در معنای عام میشود حاکمیت ولی با حاکمیتی که ما میشناسیم، متفاوت است و من روی این تفاوت تاکید دارم، چراکه در ادامه درباره بلاکچین خواهم گفت که ما با استفاده از فناوری بلاکچین بهدنبال حذف حاکمیت نیستیم، بلکه منظورمان موضوع دیگری است. در واقع میخواهیم قسمتی از بدنه دولت را برداریم، همان قسمتی که نظارتهایی را انجام میدهد که تا پیش از این اصلا وجود نداشت. کارها را اتوماتیک انجام دهد، یعنی تبادل ارزش خیلی سادهتر و با هزینه کمتر انجام میشود.
این توضیحات پاسخ به این پرسش است که چرا بلاکچین بهوجود آمده است. جالب است بدانیم این انسانها نیستند که بلاکچین را بهوجود میآورند، بلکه مسیری است که پس از رنسانس شروع شده و هر روز رشد بیشتری میکند چراکه جابهجایی و انتقال ارزش بدون اینکه تقلبی انجام شود، به چالشی اساسی برای نهادهای حاکمیتی و مردم تبدیل شده است و بهدنبال سازکار مطمئن و خوبی هستند که این تضمین را ایجاد کند. در این فرآیند فناورانه مسیری وجود دارد که بلاکچین نام دارد و ما با استفاده کردن از این فرآیند در آستانه پارادایم شیفت قرار داریم.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در این تغییر( مبادله ارزش) وجود دارد، پول است. ما اگر بتوانیم مشکل مبادله دیجیتال پول را حل کنیم، میتوان گفت سایر مشکلات هم راحتتر حل خواهد شد. در واقع شاهکلید جهانی دیجیتال درحالحاضر، مبادله دیجیتال پول است. به سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸ خورشیدی) میرسیم که ساتوشی ناکاماتو مقالهای منتشر و در آن اذعان کرد با استفاده از همان فناوریهای قبلی و با همین روشهایی که موجود است، تبادل ارزش در مباحث مالی اتفاق بیفتد( ساتوشی ناکاماتو هیچ روش یا الگوریتم جدیدی هم حتی ارائه نداد و فقط با هوشمندی الگوریتمهای قبلی را کنار هم قرار داد).
بر همین اساس بیتکوین از سال ۲۰۰۹میلادی (۱۳۸۸ خورشیدی) زاییده شد و از آن زمان تاکنون، یعنی در ۱۰ سال آزموده میشود. هنوز هم معتقدم بیتکوین آزمایش میشود، دلیل اینکه این ادعا را مطرح میکنم این است که اتفاقی در نتیجه استفاده از رمزارزهایی مانند بیتکوین قرار است بیفتد که اتفاق بسیار بزرگی است و بسیاری از مناسبات اقتصادی را تغییر خواهد داد. بهعنوان نمونه، ۱۰ سال آینده بانکها، موسسههای مالی و شرکتهای پرداخت به معنایی که در حالحاضر وجود دارند، دیگر وجود نخواهند داشت و در واقع شاهد جمع شدن پول یا هر ارزش دیجیتال در دست یک نهاد را نخواهیم بود، در عین اینکه امنیت مبادلات( پولی و غیر پولی) کاملا تضمین شده است.
به همین دلیل من فکر میکنم بیتکوین هنوز در همان هایپ فناوری قرار دارد و در حال آزمایش است ولی در نهایت اتفاقی که خواهد افتاد اتفاق بزرگی است که ما میتوانیم از این اتفاق استفاده کنیم. البته میتوانیم عقبتر بایستیم و منتظر باشیم دیگران وارد این حوزه شوند و اگر آنها موفق شدند تازه ما از این فناوری استفاده کنیم. این تصمیم در سطح کلان کشور است و به سیاستگذاریهای کلان مربوط میشود.
ماهیت رمزارز از نظر حقوقی چیست؟
رضا ایازی، مشاور حقوقی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات
به لحاظ حقوقی، رمزارز را با قوانین و مقررات جاری کشور خودمان بررسی میکنیم. ما رمزارز را یک دارایی دیجیتال میدانیم، digital asset، که از قضا این دارایی دیجیتال دارای ارزش است و ماهیت هم دارد و از این حیث باید بررسی کنیم کدام قانون به بحث دارایی دیجیتال پرداخته است. زمانیکه عکسی را که کپی رایت دارد از یک سایت خریداری میکنیم در واقع ما امتیاز یک عکس را خریداری کردهایم که از این طریق بتوانیم آن را استفاده کنیم. در واقع حق مادی که یک دارایی دیجیتال، digital asset، در فضای وب است را خریداری میکنیم. همین وضعیت درباره رمزارزی که در فضای مجازی است هم صادق است. رمزارزی که خریداری میشود قانون تجارت الکترونیک به آن «دادهپیام» میگوید( (data message.
بند الف ماده ۲ قانون تجارت الکترونیک تعریفی از «دادهپیام» دارد که با رمزارز دقیقا منطبق میشود. این قانون بیان میکند که دادهپیام هر نماد از واقعه، اطلاعات یا مفهوم است؛ رمزارز هم نمادی از واقعهای است که در فضای دیجیتال اتفاق میافتد و حاوی مجموعهای از اطلاعات است که با وسایل الکترونیکی و فناوریهای جدید اطلاعات، تولید، ارسال، دریافت، ذخیره و پردازش میشود.
رمزارز در بستر بلاکچین توزیع و مبادله میشود. این بستر که بلاکچین نام دارد در بند ح ماده ۲ میتوان اینگونه آن را تعریف کرد: بلاکچین، یک شبکه اطلاعاتی مطمئن است ( secure information system) که دارای این ویژگیها است:
به نحوی معقول در برابر سوءاستفاده و نفوذ محفوظ باشد. بلاکچین بهگونهای است که به نحو معقول در برابر سوءاستفاده مصون است. بلاکچین بهراحتی هک و اطلاعاتی آن دستکاری نمیشود.
سطح معقولی از قابلیت دسترسی و تصدی درست را داشته باشد که بلاکچین واجد این ویژگیها است. در ادامه این قانون تصریح میکند: به نحوی معقول متناسب با اهمیت کاری که انجام میدهد پیکربندی و سازماندهی شده باشد.( گویی در سال ۸۳ قانونگذار از فناوری بلاکچین آگاه بوده و ناخواسته مطالبی را نوشته که با سیستم بلاکچین دقیقا منطبق میشود)
مطابقت با رویه ایمن باشد. این رویه ایمن اینگونه تعریف میشود: رویه ایمن(secure method) رویهای است که برای تطبیق صحت ثبت «دادهپیام» منشا و مقصد آن با تعیین تاریخ و برای یافتن هرگونه خطا یا تغییر در مبادله محتوا و ذخیرهسازی پیام از یک زمان خاص صورت میگیرد و از الگوریتمهای خاص یا کدهای خاص پیروی میکند. یکی از ویژگیهای خاص بلاکچین هم این است که میتوان بلاکها و رخدادهای گوناگون را در آن از زمان مبدا، مقصد و پیدایش واقعنگاری کرد.
اگر من رمزارزی را خریداری کنم، این رمزارز به لحاظ وضعیت حقوقی ایران دادهپیام بهشمار میرود که این دادهپیام دارای یک ماهیت است و ارزش دارد.
در واقع میتوان گفت که این دادهپیام شبیه برگه سهام یک شرکت سهامی عام است. فرض کنید بلاکچین یک شرکت سهامی عام است، یا مثلا اتریوم را یک شرکت فرض کنید که به اساسنامه آن پیوستهایم. ما به این شرکتها گفتهایم که میخواهیم سهام شما را بخریم. سهام شما چند است؟ این شرکت هم در پاسخ میگوید نرخ سهام من را بازار تعیین میکند. در واقع تراکنشهایی که در آن اتفاق میافتد نرخ آن را تعیین میکند.
حالا سوالی که پیش میآید این است که مقررات شما چیست؟ یعنی پشت این برگه سهام شما چه مقرراتی وجود دارد؟ این شرکتها در پاسخ میگویند که ما white paper داریم که آن را منتشر کردهایم و براساس آن مقررات برگه سهام ما مشخص میشود. من وقتی این برگه سهام را خریداری میکنم در واقع هیچکسی به من تضمین نمیکند که نرخ آن چقدر خواهد شد؛ افزایشی میشود یا کاهشی. وضعیت دادهپیام و کریپتوکارنسیها هم به لحاظ حقوقی ایننگونه است. بنابراین ما رمزارز را بهعنوان یک برگه سهام میبینیم که دارای ارزش است، دارایی دیجیتال بهشمارمیرود که مورد مبادله قرار میگیرد و قانون تجارت الکترونیک هم از آن حمایت میکند. شبیه قانون تجارت الکترونیک ایران را همه کشورها دارند؛ بنابراین فرض اینکه رمزارزها مورد سوءاستفاده قرار بگیرند، غیرمحتمل است.
اکوسیستم رمزارزها
محمدرضا فروزندهدوست، مدیرکل توسعه نرمافزارهای متن باز سازمان فناوری اطلاعات
براساس آمار سایت Coinmarketcap.com تا ۲۶/۱/۹۸، حدود ۲۱۷۰ هزار بیتکوین و توکن موجود است. البته بیتکوین و توکن تفاوت کارکردی دارند.
توکنها، یک موجودیت دیجیتال هستند، که نماد یک ارزش واقعی یا مجازی و فاقد زنجیره بلوکی اختصاصی هستند. مانند Binance Coin و Maker و... بیتکوینها و توکنها دارای ارزش تجاری هستند که در معاملات مورد استفاده قرار میگیرند.
حدود ۱۷۷۹۰مارکت رمزارز در جهان ( بازار) فعال است و درحالحاضر حدود ۴۰۰ صرافی برای مبادله رمزارز در جهان وجود دارد. در بعضی سایتها مانند کوینگکو Coingecko.comحدود ۴۳۰۰ کوین و توکن معرفی شده است. اکنون۲ /۱/۹۸، حدود۱۷۰میلیارد دلارمارکت کپ ( Market Cap) کریپتوکارنسیها(cryptocurrencies) است. سال گذشته در همین موقع به حدود ۸۰۰ میلیارد دلار هم رسید و این نوسان شدید بیانگر حالت ویژه و خاص این بازار است که توضیح داده خواهد شد. غلبه بیتکوین بر سایر ارزها در این بازار بهعنوان شاهکوین بازار، King Coin، درحالحاضر حدود ۵۲ درصد است. رتبه دوم به اتریوم با حدود ۱۱ درصد اختصاص دارد. اختلاف رتبه اول و دوم در این بازار قابل تأمل است و مخاطرات این بازار را نشان میدهد. اما در همین بازار پیشبینیهایی درباره بلاکچین شده که بهعنوان مثال ۳ هزار و۱۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۵ (۱۴۰۴ خورشیدی) گردش مالی حوزه بلاکچین خواهد بود. اگر ایران بهعنوان یک درصد از جمعیت جهان بتواند یک درصد این بازار را جذب کند، ۳۱ میلیارد دلار نصیب ایران میشود که عدد بسیار مناسبی است و ضرورت برنامهریزی برای انجام پروژههای کاربردی جهت جذب این سرمایه را میطلبد.
بهطور معمول، بلاکچین را در بحث رمزارزها میشناسند در حالی که در صنایع گوناگون موارد استفاده موثر و فراوانی دارد. بهعنوان نمونه، در موضوعهایی از جمله سلامت، رایگیری، خیریه و مدیریت منابع آب، زنجیره تامین کالا، هویت، بیمه، خودرو و....
به تازگی در اخبار حوزه بلاکچین اعلام کردند که ایالت اکلاهاما در امریکا، نمایندگیهای فروش مجاز بیتکوین را پذیرفتهاند و خودرو سوبارا هم با بیتکوین معامله میکنند. ۴۰ نمایندگی خودرو در جهان هستند که پذیرفتهاند از این ارز استفاده کنند. موضوع پذیرش رمزارز یک موضوع است و پذیرش فناوری که بیتکوین بر بستر آن اجرا شده است موضوع مهم دیگری است. در واقع بیتکوین نماد آن فناوری است. آن فناوری هم بلاکچین است. بسیاری از شرکتها مانند آیبیام، بوش، سامسونگ، در تامین تجهیزات و زنجیره تامین آنها در حال بکارگیری از قابلیتهای فناوری بلاک چین هستند. بنابراین کاربرد و کارکردهای بلاکچین بسیار بیشتر از آن چیزی است که بهعنوان رمزارز شناخته میشود.
آیا میتوان گفت یکی از پشتوانههای بیتکوین بلاکچین است؟
محمدرضا فروزندهدوست، مدیرکل توسعه نرمافزارهای متن باز سازمان فناوری اطلاعات
در سال ۱۹۴۴میلادی، ۴ کشور جهان در منطقه برتون وودز در شهر لندن درکنار یکدیگر تصمیم گرفتند هر اونس طلا را معادل ۳۸ دلار بپذیرند و طلا را بهعنوان پشتوانه دلار قرار دهند، اما در سال ۱۹۷۴ میلادی (۱۳۵۳ خورشیدی) یعنی ۳۰ سال بعد، نیکسون رئیسجمهوری وقت امریکا یکطرفه و بدون هماهنگی با صندوق بینالمللی پول، این پشتوانه را برداشت. در آن زمان انگلیس ۳ میلیون دلار از امریکا طلب داشت، ولی امریکا به لیل جنگ با ویتنام بدهی سنگینی داشت و ذخایر طلایش از دست رفته بود و مدعی شد نمیتواند بدهی انگلیس را پرداخت کند، در نتیجه پشتوانه طلا از دلار برداشته شد و از آن تاریخ به بعد مفهوم «Fiat Money» شکل گرفت.
امروزه تمامی پولهای رایج جهان را fiat money مینامند که پشتوانه آنها حاکمیت و قدرت سیاستهای حاکمان در کشورها است؛ یعنی اگر امروز بانک مرکزی ایران اسکناسی را بهعنوان پول معرفی کند، همه میپذیرند آن پول است. بنابراین طلا و معادن الماس پشتوانه هیچ پولی نیست. قدرت حاکمیت موجود، میزان تولید ناخالص داخلی، میزان سرمایهگذاریهای خارجی در یک کشور پشتوانههای قوی و قابل توجه برای پولهای رایج در جهان است. حالا پرسشی که مطرح میشود این است که قدرت بیتکوین و رمزارزها ناشی چیست؟ محاسبات ریاضی، پذیرش آنها بین عموم افراد جامعه، میزان مبادلات و تراکنشهای شبکه مربوط پذیرش روزافزون آنها در جوامع گوناگون و بهطور خلاصه مقبولیت آن بین مردم (البته درحالحاضر در یک جامعه چند میلیونی).
در سال ۱۹۹۱ میلادی (۱۳۷۰ خورشیدی) دو دانشمند کلمبیایی بهنامهای هابر و استورنتو و در سال ۱۹۹۲ میلادی (۱۳۷۱ خورشیدی) دانشمندی بهنام بایر، فناوری بلاکچین را معرفی کردند. فناوری که کاربردهای آن بیشتر برای مهر زمانی( (Time Stamp، دفاتر کل حسابرسی و مدیریت توالی تراکنشهای ثبت شده در دفاتر کل الکترونیکی و انتقال آنها بود.
مواردی که میتوان به استفاده از فناوری بلاکچین تا پیش از معرفی شبکه بیتکوین نام برد، عبارتند از قراردادهای هوشمند نیک زابو) (Nick Szabo’s در سال ۱۹۹۴ (۱۳۷۳ خورشیدی)، تولید ارز Hash Cash در سال ۱۹۹۷ (۱۳۷۶ خورشیدی) ازسوی آدام بک، و تولید BitGold و B-M۰ney یک سال بعد به ترتیب ازسوی نیک زابو و ویدای) (Wei Dai، معرفی شبکههای نظیر به نظیر( Peer-to-Peer) توسط( Shown Fannengs) در سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۸ خورشیدی)، طراحی الگوریتم رمزنگاری SHA-۲۵۶ در سال ۲۰۰۱ و شبکه بیتتورنت بزرگترین شبکه انتقال فایل در سال ۲۰۰۰میلادی. همه این موارد مبتنی بر فناوری زنجیره بلوکی بود.
الگوریتمهای رمزنگاری((Cryptography ۴۰ سال پیش ایجاد شده بود. ساتوشی ناکاماتو در ارجاعهای مربوط به مقالههای خود به برخی از این موارد و همچنین به دستاوردهای هابر، استورنتو و وی دای اشاره میکند و با تکمیل و جمعبندی اقدامهای گذشته و نبوغ خود مفهوم اجماع غیرمتمرکز که از محوریترین بخشهای این فناوری برافکن است را به جهان عرضه و معرفی میکند.
این اجماع غیرمتمرکز، یعنی ارزش. مثلا انتخاباتی برگزار میشود و همه به موضوعی رأی میدهند و در صورتیکه ۵۱ درصد جامعه به یک انتخاب مشخص رأی دهند یا آن را تأیید کنند، آن موضوع محقق میشود. این یعنی پشتوانه مبتنی بر یک اجماع حداکثری، اکوسیستم جامعه دیجیتالی و نرمافزار، دموکراتیک است. جامعهای که Crypto currencyها یا همان شبکهای که رمز ارزهای مربوط به آن است، در آن قرار دارند و تبادل تراکنشهای آنها تأیید میشود، جامعه بزرگی است که هر روز بزرگتر میشود بدون اینکه افراد این جامعه یکدیگر را بشناسند، این افراد یکدیگر را تایید میکنند، به یکدیگر رای مثبت میدهند( تأیید حداکثری) و با همین تایید و رأی مثبت افراد ناشناس به یکدیگر این جامعه توسعه پیدا میکند. اگر روزی تعاملات بین افراد ناشناس این جامعه از بین برود، شبکه بلاکچین هم از بین میرود.
آژانس NSA امریکا به موسسه NIST امریکا پیشنهاد ایجاد یک پروتکل امنسازی بهنام SHA۲۵۶ را ارائه داد. محور رمزگذاری، رمزنگاری و اساسا پشتوانهای یکی از پشتوانههای بسیار مهم در حوزه CRYPTOCURRENCYها است همین پروتکل امنسازی و مواردی مشابه آن هستند.
یکی از مدیران شرکت کسپرسکی مدعی شد که بیتکوین امریکایی و اتریوم روسی است. از او پرسیدند چرا امریکایی؟ پاسخ داد چون امریکا SHA۲۵۶ را طراحی کرده است. این پاسخ درست است اما چنانچه روزی SHA۲۵۶ بشکند تمامی شبکههای دادهها مبتنی بر این پروتکل و تمام بانکهای مرکزی جهان را هم تحتتأثیر قرار خواهد داد. حدود ۷۵ درصد قدرت هش (توان پردازشی استخراج رمز ارز) تولید بیتکوین جهان در چین انجام میشود و ۲۵ درصد در بقیه کشورهای جهان از جمله ایران. از این ۷۵ درصد قدرت هش حدود ۶۰ درصد بیتکوین در چین تولید میشود. در عمل فقط اگر حدود ۶۰ درصد قدرت هش ماینینگ پولها (Mining Pool) چین کنار هم قرار بگیرند، ( که ۴ یا ۵ استخر استخراج رمز ارز بیشتر نیست ) میتوانند یک نظام مطلق (دیکتاتوری) حاکم بر شبکه بیتکوین را شکل دهند و هرگونه مدیریت در شبکه را بر عهده بگیرند. درصورتیکه باهم تبانی کنند میتوانند باعث از بین رفتن شبکه بیتکوین شوند. اما نکته قابلتوجه اینجاست که چرا باید شبکه را از بین ببرند؟ وقتی از یک منبع لایزال استفاده میکنند چرا باید اقدام به نابودی آن کنند؟ تا سال ۲۱۴۰ میلادی (۱۵۱۹ خورشیدی) بیتکوین تولید خواهد شد و تعداد آن هم به ۲۱ میلیون میرسد.
از ویژگیهای بیتکوین تورمزا نبودن، امکان پرداختهای بسیار کوچک، هزینه تراکنش کم، پایداری و امنیت، جابهجایی و انتقال سریع و راحت آن و... است. با این ویژگیهای مثبت چه لزومی به تخریب آن است؟ پس کسی اقدام به تخریب آن نمیکند. اما اینکه Cryptocurrency بهنام بیتکوین، ارز غالب جهان شود، هیچکس نه میتواند چنین ادعایی کند و نه ادعای درستی است. براساس آخرین گزارشی که در bloomberg مطالعه کردم، پیشبینی میشود بین ۵ تا ۱۵ درصد cryptocurrencyهای موجود ماندگاری داشته باشند و بهاحتمال زیاد در تبادلات پولی و مالی جهان بهکار خواهند رفت. کلاوس شوآب در همایش داووس در سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۵۱۹ خورشیدی) گفت که بلاکچین و رمزارزها موتور محرک انقلاب صنعتی چهارم خواهند بود نه فقط بیتکوین یا اتریوم.
بنابراین فناوری که پشت این رمز ارزها قرار گرفته، مهم است. در واقع ساتاشی ناکاماتو با ظهور و بروز بیتکوین یک فناوری را معرفی کرد که Internet of value نام گرفت و دومین و بزرگترین انقلاب در حوزه فناوری اطلاعات پس از اینترنت است. این فناوری در عمل بسترساز تمامی تحولات در فعالیتهای اقتصادی، صنعتی و حتی سیاسی در جهان خواهد شد. یعنی ما اگر از موضوعی بهنام اتریوم صحبت میکنیم، در واقع از شبکهای صحبت میکنیم که یک قرارداد هوشمند روی آن سوار میشود؛ چیزی که تاکنون نداشتهایم. این قرارداد هوشمند به شکل واقعی و اصولی در زمان کدنویسی شکل میگیرد و در بستر بلاکچین پیادهسازی و اجرا میشود. جالب است بدانیم پیشبینی میشود با شکلگیری و گسترش بلاکچینهای کاربردی و قراردادهای هوشمند یا بلاکچینها و قراردادهای هوشمند چندگانه Multi Block chain and Smart Contracts) ( در ۱۵ سال آینده حدود ۱۹ شغل در جهان از بین خواهد رفت.
صنعت ماینینگ
مهرداد فرنوش، مدیرعامل شرکت همراستا
برای حضور در صنعت ماینینگ رمز ارزها، سرمایهای نیاز است. نرخ هر دستگاهی که تهیه میکنیم حدود ۴۰۰ دلار است که بین ۱۰ تا ۱۵ درصد هزینههای شیپینگ و گمرک به آن اضافه میشود. تجهیزات زیرساختی دارد شامل کابلکشی، تمامی هزینههای مربوط به اینترنت، کولینگ یا فن یا روغنی ( (coolingو در نهایت برق ( مثل کابلکشیها و استفاده از برق جریان بالا و استفاده از پریزهای مخصوص). بهطور تقریبی میتوان گفت در ابعاد خرد این عدد بیشتر میشود و حدود ۲۵ تا۳۰ درصد از هزینه دستگاهّها هم مربوط به هزینههای زیرساختهای آنها است. بازگشت سرمایه در این صنعت حدود ۷۰ درصد است. (البته در زمان مصاحبه دلار بین ۱۰ تا ۱۲ تومان و بیتکوین ۳ هزار و ۵۰۰ دلار ارزش داشت)
افرادی که بهطور خرد کار میکنند هم میتوانند موفق باشند. بستگی به فاکتورهای گوناگونی دارد. خرد کار کردن روی کاغذ بسیار سودده است و بازگشت سرمایه مناسبی دارد، اما در عمل ریسکهای قابلتوجهی دارد. بهعنوان نمونه، نگهداری و راهاندازی این دستگاهها که به دانش و کار فنی نیاز دارد( مثل توجه به بحث برق، شبکه اینترنت و کولینگ ( cooling بازگشت سرمایه آن هم بهطور تقریبی یک سال و ۳ ماه است.
تبلیغاتی در فضای مجازی دیده میشود که مربوط به استفاده از این دستگاهها در خانه و محیط خانگی است. شاید ۵ سال پیش چنین اتفاقی ممکن بود اما درحالحاضر( در بحث بیتکوین به طور خاص) ممکن نیست. چون بیتکوین در رایانه امکان ماینینگ ندارد و منابع استخراج آن را از روی دستگاههای خانگی و غیرصنعتی برداشتهاند. البته استخراج یا همان ماینینگ اتریوم در رایانههای خانگی امکانپذیر است اما سودی ندارد مثلا هر یکسال شاید یکصدم بیتکوین برگردد. اگر کسی که بخواهد اترماین کند به یک رایانه با مادربورد یا (motherboard) مخصوص با ۸ کارت گرافیک رده بالا نیاز دارد که نرخ آن با وضعیت فعلی دلار حدود ۱۰۰ میلیون تومان برآورد میشود.
فرض کنید یک فرد عادی میخواهد با حدود ۱۰ میلیون تومان؛ بیتکوین، اتریوم یا هر چیزی شبیه به اینها را خریداری کرده و وارد این کار شود و نمیداند کدام ارز دییجیتال بهتر و بهصرفهتر است که با آن شروع کند. پیشنهاد کارشناسان برای شروع این است حجم سرمایه را در نظر بگیرد.
البته من بهطورکلی دو ارز را پیشنهاد میکنم. بیتکوین یا اتریوم. البته بیتکوین صنعتی شده و لازم است دستگاه مخصوص آن خریداری شود. درحالحاضر شرکتهایی هستند که قراردادهای کولکیشن میبندند یعنی فرد متقاضی دستگاه را خریداری میکند یا کسی دستگاه را خریداری میکند و آن شرکتها از دستگاه خریداری شده نگهداری میکنند و در درآمد حاصل سهیم میشوند.
با توجه به هزینه برق این دستگاهها، درصدی که این شرکتها برای خود در نظر میگیرند بین ۲۰ تا ۴۰ درصد است.( البته هزینه برق هم در این ۴۰ درصد لحاظ میشود که بین ۵ تا ۲۰ درصد آن هزینه برق است). این شرکتها بابت این قرارداد خدماتی هم ارائه میکنند، بهعنوان نمونه چنانچه دستگاه خراب شود آن را تعمیر میکنند، یا درآمد حاصل از آن را به ریال تبدیل میکنند که مبلغ آن هم بسته به شرکتها متفاوت است.
در این محدوده قیمتی برای سرمایهگذاری بهترین تصمیم بستن قرارداد با شرکتها است که البته درآمد هم کمتر میشود و ریسکهای قابلتوجهی هم دارد: بهعنوان مثال، اینکه ماهیت شرکت دقیقا چیست، چه نوع قراردادی با مشتری خود میبندد یا اینکه این قرارداد چه تضمین حقوقی دارد.
گسترشنیوز